چندتا شیشه مشروب خریدم برای اینکه کسی نفهمه خالیشون کردم تو شیشه ی گلاب گذاشتمش تو یخچال......
دیروز رفتم دیدم همشون خالین.... میگم:پس گلابهای من کو.......؟؟؟؟
مادربزرگم میگه :سفره ابوالفضل داشتم همشو شربت کردم دادم مهمونا.... دستت دردنکنه، مجلسمون یه شوروحالی داشتا.... تا اخر مهمونی همه نعره میزدن!..
نظرات شما عزیزان: